حسن نظرزاده دباغ، دبیر انجمن LSF ایران، از هوشمندسازی و رعایت مبحث ۱۹ بهعنوان کلیدهای عبور صنعت ساختمان از بحران انرژی میگوید.
به گزارش روابط عمومی انجمن انبوه سازان استان تهران، با توجه به تشدید بحران ناترازی
انرژی در کشور و تاثیر مستقیم آن بر صنعت ساختمان، تحلیل ابعاد مختلف این مسئله از
نگاه متخصصان حوزه ساختوساز، ضرورتی انکارناپذیر است. در این گفتوگو با حسن نظرزاده
دباغ، مدرس دانشگاه، دبیر انجمن LSF ایران
و مدیرعامل شرکت بینالمللی توسعه شهرسازی ایرانیان، به بررسی مهمترین چالشها و راهکارهای
موجود در مسیر بهینهسازی مصرف انرژی در صنعت ساختمان پرداختهایم. نظرزاده با نگاه
تحلیلی و مبتنی بر تجربه میدانی، ضمن تشریح تبعات ناترازی انرژی در بخش تولید مصالح
و مصرف ساختمانها، بر ضرورت هوشمندسازی، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و حمایتهای دولتی
در این مسیر تاکید میکند. این گفتوگو مروری جامع بر مشکلات و ظرفیتهایی است که میتواند
آیندهای پایدارتر را برای صنعت ساختمان کشور رقم بزند.
* ناترازی انرژی در صنعت ساختمان را بیشتر در کدام بخش
میبینید؟ تولید مصالح یا مصرف ساختمانهای تکمیلشده؟
ناترازی انرژی در هر دو بخش
وجود دارد، اما ماهیت و اثرگذاری آن متفاوت است. در بخش تولید مصالح ساختمانی، بهویژه
در صنایع انرژیبری مانند سیمان، فولاد، کاشی و شیشه، این ناترازی خود را بهصورت توقف
خطوط تولید و کاهش ظرفیت عملیاتی نشان میدهد. از سوی دیگر، بخش مصرف ساختمانها بهدلیل
رعایتنشدن اصول مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان، کیفیت پایین عایقکاری
و استفاده از تجهیزات غیربهینه، سهم بالایی از انرژی کشور را به خود اختصاص داده است.
درواقع، بحران کوتاهمدت در تولید مصالح مشهودتر است، اما ریشه بلندمدت و مزمن این
مسئله در الگوی مصرف ساختمانهاست.
*قطعی یا محدودیت برق در صنایع ساختمانی چه
اثری بر زمانبندی پروژهها دارد؟
تاثیر این موضوع مستقیم و چندلایه
است. توقف تولید در کارخانههای سیمان یا فولاد، نهتنها تأمین بهموقع مصالح را دچار
اختلال میکند، بلکه موجب برهمخوردن زنجیره تامین و افزایش هزینههای نگهداری و تاخیر
پروژهها میشود. در بسیاری از موارد، پیمانکاران ناگزیر به خرید مصالح از بازار آزاد
با قیمتهای بالاتر هستند که این امر هزینههای غیرمستقیم پروژه را نیز بهشدت افزایش
میدهد.
*این وضعیت چه تأثیری بر قیمت تمامشده پروژهها و کیفیت مصالح دارد؟
از منظر اقتصادی، محدودیت انرژی باعث کاهش عرضه و افزایش قیمت مصالح میشود.
این امر فشار مالی سنگینی را به کارفرمایان و انبوهسازان وارد میکند. از سوی دیگر،
برخی تولیدکنندگان داخلی برای کاهش هزینهها، ناگزیر به تغییر در ترکیب مواد اولیه
یا کاهش برخی استانداردها میشوند که میتواند کیفیت محصول نهایی را تحتتأثیر قرار
دهد. حتی در برخی پروژهها، وابستگی به واردات مصالح یا تجهیزات خاص افزایش یافته که
این نیز بهدلیل محدودیتهای ارزی و تحریمها پایدار نیست و ریسکهای جدیدی ایجاد میکند.
*برای تامین پایدار برق ساختمانهای جدید
چه اقداماتی باید انجام شود؟
این موضوع نیازمند راهکارهای
ترکیبی است. طراحی ساختمانهای کممصرف مطابق مبحث ۱۹ و
استفاده از فناوریهای نوین عایقکاری، نصب سیستمهای خورشیدی و توربینهای بادی کوچک
در پروژهها و بهرهگیری از ژنراتورهای گازسوز پشتیبان و اجرای قراردادهای خرید تضمینی
برق
(PPA) با نیروگاههای کوچکمقیاس
میتواند جزوی از این راهکارها باشد.
این اقدامات، اگر با حمایتهای
مالی و مشوقهای دولتی همراه شود، میتواند بخش بزرگی از بحران را کنترل کند
*نقش سیستمهای هوشمند در مدیریت انرژی ساختمانها
را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیستمهای مدیریت هوشمند انرژی (BMS) میتوانند ۲۰ تا
۳۰ درصد مصرف انرژی را کاهش دهند. کنترل هوشمند گرمایش،
سرمایش، تهویه و روشنایی علاوه بر جلوگیری از هدررفت، باعث کاهش هزینههای بهرهبرداری
میشود. در مقایسه با سایر راهکارها، هوشمندسازی یکی از سریعترین و مقرون به صرفهترین
ابزارهای بهینهسازی مصرف است.
*جایگاه انرژیهای نو در صنعت ساختمان کشور
را چگونه میبینید؟
ایران یکی از بالاترین ظرفیتهای بالقوه انرژی خورشیدی در منطقه را دارد
و در برخی نقاط نیز انرژی بادی قابلیت بهرهبرداری جدی دارد. بااینحال، سطح استفاده
از انرژیهای تجدیدپذیر در ساختمانها هنوز بسیار محدود و بیشتر در پروژههای لوکس
یا پایلوت است. اگر سیاستهای حمایتی ازجمله وام کمبهره، معافیت مالیاتی و تضمین خرید
برق تولیدی جدیتر شود، میتوان سهم انرژیهای نو را در تأمین برق ساختمانهای جدید
به ۵ تا ۱۰ درصد رساند.
*مهمترین موانع و مشوقهای گسترش انرژیهای
نو در ساختمانها چیست؟
موانع اصلی شامل هزینه اولیه
بالای نصب تجهیزات، نبود تسهیلات بانکی متناسب و ضعف زیرساختهای قانونی مانند تعرفهگذاری
برق تولیدی است. اما در مقابل، اعطای تسهیلات کمبهره، معافیتهای مالیاتی برای ساختمانهای
سبز و قراردادهای خرید تضمینی برق تولیدی میتواند انگیزه سرمایهگذاران و سازندگان
را برای ورود به این حوزه افزایش دهد.
سخن پایانی:
مدیریت انرژی در صنعت ساختمان،
یک ضرورت اقتصادی نیست؛ بلکه به یک الزام امنیتی و زیستمحیطی تبدیل شده است. نجات
این صنعت در گرو تغییر رویکرد از مصرفگرایی به بهرهوری، توسعه فناوریهای نو و حرکت
بهسوی انرژیهای تجدیدپذیر است.